سیاست روز

تحلیل و بررسی مسائل مهم جهان و ایران

سیاست روز

تحلیل و بررسی مسائل مهم جهان و ایران

چرا باید از سوریه حمایت کنیم؟؟؟؟؟!!!!

بعد از بیداری اسلامی در کشور های عربی و سقوط حکام عربی وابسته به غرب و حاکم شدن روحیه ی انقلابی در بین جوانان کشور های عربی و اسلام خواهی نسل جوان برای تعیین سرنوشت خود کشور های غربی و جیره خواران آنها در منطقه بر آن شدند که مسیر این انقلاب ها را تغییر داده و این انقلابها را برای خودبه فرصتی برای پرورش عقیده های رادیکاتی و افراطی به نفع غرب و صهیونیزم تغییر دهند.

منجمله این فعالیت ها به روی کار آمدن محمد مرسی از اخوان المسلمین مصر است که در ظاهر و شعارهای تبلیغاتی اسلامی حمایت از حماس و ضدیت با منافع غرب و آمریکا در کشور انقلابی مصر به روی کار آمد ، در جریان انقلاب مصر ما شاهد آن بودیم که مردم به سفارت رژیم اشغالگر قدس حمله کردند و پرچم این رژیم را پایین کشیده و پرچم فلسطین را در سر در این سفارتخانه قرار دادند و شعارهای ضد سعودی و ضد آمریکایی و اسرائیلی سر میدادند ، اما با کمال تعجب بعد از به روی کار آمدن محمد مرسی به عنوان دنباله رو این حرکت رابطه ی بین قاهره و ریاض بیشتر شد و نه تنها وضع در مصر تغییری نکرد بلکه عقیده ی افراطی به سرعت در بین جوانان انقلابی شکل گرفت


در این میان کشور سوریه تحت حاکمیت حزب بعث و آقای دکتر بشار اسد، به محلی برای صرف این انرژی تبدیل شد ، و ورق های بازی برگشت در تمام کشور های عربی ملاک ارزش اسلامی جای خود را به ملاک قومی مذهبی داد و اعتقاد مبارزه با اشغالگری آمریکایی با افراطی گری مذهبی جابه جا شد و با تلاش حکام عرب و فرمانروایان غربی آنها نوک پیکان مبارزات از اسرائیل به سمت ایران و سوریه و مقاومت شیعی اسلامی نشانه رفت.


حال در این میان سوالی مطرح است :

چرا باید از سوریه و دولت آقای بشار اسد حمایت کنیم؟؟؟؟ 


بر روی ادامه مطلب کلیک کنید


سوریه کشوری تاریخی و دارای اهمیت چه از نظر استراتژیکی و چه از نظر مذهبی و اعتقادی ، بلاد شام یا دمشق پایتخت این کشور است ، شهر شام در روایات آخرالزمان و ظهور و مهدویت جایگاه ویژه ای دارد و تقریبا میتوان گفت که از اتفاقات در شام در روایات ما به عنوان نخستین قدم های رسیدن به ظهور تعبیر گردیده.

 

سوریه دارای جمعیعت حدودا 23 میلیونی است که از این مقدار جمیعت حدود 75 درصد مسلمان و سنی مذهب و 15 درصد شیعه (علوی ، 4 امامی ، اثنی عشری) و 10 درصد مسیحی تشکلی شده است.

 

حزب بعث در سوریه در زمان حافظ اسد به عنوان تنها حزب رسمی سوریه نام برده میشد اما کم کم با نفوذ عقاید سلفی و وهابی و شکل گیری گروه هایی به عنوان اخوان المسلمین جمعیت 75 درصدی سنی مذهب های سوریه این حزب بال و پر گرفت و در آن زمان حافظ اسد با تمام ارتش سوریه به شهر حما مرکز و قرارگاه اصلی اخوان المسلمین حمله کرد و در جریان این حمله هزار نفر کشته و آواره گشتند ، و ضربه مهلکی به اخوان المسلمین در سوریه وارد گردید و این حزب را تا چندین سال فلج نمود.


حمله ی نیروهای حافظ اسد به شهر حما برای نابودی حزب اخوان المسلمین در سال 1982

 

با پیروزی اخوان المسلمین در مصر و شدت گرفتن انقلاب های مردمی در کشور های عربی فرصت مناسبی ایجاد شد که با حمایت کشور های غربی و جیره خواران منطقه این حزب دوباره احیا گردد.

 

محدوده ای از تاریخ حاکمیت حافظ اسد در سوریه مصادف گردید با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از آنجایی که صدام حسین هم حزب بعث را در عراق حاکم کرده بود ، آقای حافظ اسد بر آن شد که از فرصت استفاده کرده و بوسیله ی کمک به ایران به عنوان تنها کشور عربی در کنار ایران زمینه را برای تضعیف عراق فراهم کند، در شرایطی که ایران درگیر جنگ بود و به شکل ناعادلانه ای در تحریم سلاح بود سوریه تنها کشوری بود که با هزینه ی خود سلاح میخرید و به ایران تحویل میداد بعد از اتمام جنگ زمینه ی همکاری ایران با سوریه بیش از پیش گسترده تر گردید و حکومت سوریه  به دوست و برادر کشور ایران و حکومت ایران تبدیل شد همواره در تمامی مشکلات در ایران سوریه در کنار ایران بوده و همینطور ایران همیشه به سوریه کمک کرده است تا آنجایی که مرحوم حافظ اسد در وصیتنامه ی خود به پسرش بشار اسد مینویسد: همواره در تمامی مشکلات به ایرانیها اعتماد کن و هرگز فریب حکام عرب را نخور زیرا ایرانی ها همیشه دوست و برادر ما هستند و اعراب همیشه به ما خیانت کرده اند.

 


 

وصیت پدر و اعتماد و اعتقاد بشار اسد به دوستی با ایران بشار را بر این داشت که راه پدر را ادامه دهد و همواره در تمامی جبهه ها در کنار ایران آماده و با قدرت بایستد ، البته این امر باعث شد تمام اعراب به اجماعی علیه سوریه برسند و این کشور را کشوری خائن به اتحاد اعراب بدانند، بعد از قدرت گرفتن حزب الله و حماس، سوریه مسیر امن رساندن سلاح به این گروه ها بود و از طرفی با داشتن قدرت نظامی و موشکی جلوی ارتش اسرائیل را در مرزهایش گرفت.

 

کمک به ایران در زمان جنگ و همکاری با ایران در رساندن سلاح به دست حزب الله و گرو های شبه نظامی کوچکترین نمونه هایی از برادری این کشور با ایران عزیز است.

 

امنیت سوریه = امنیت ایران 

 

بعد از گسترش نفوذ ایران در منطقه و شناخته شدن ایران به عنوان تنها کشور اسلامی مستقل که در راه آرمان فلسطین تلاش میکند و تبدیل نماد مقاومت شدن در منطقه حکام بزدل عرب را بر این داشت که برای حفظ منافع مادی خود و خوش خدمتی به اربابان آمریکایی- غربی - اسرائیلیشان و از طرفی کم کردن فشار داخلی از جانب مردم در قضیه و جریان فلسطین به اقدام آشکارا علیه ایران دست زنند ، این اقدامات با اختلافات مذهبی ایجاد شبکه های تندرو تربیت تروریست و تغییر تفکر انقلابی مسلمانان شروع و با یاری اربابان غربیشان تقویت گردید.

اما ایران با توجه به وسعت و قدرت نظامی و مردمی بسیار سریع این اقدامات را خنثی نمود و امید این کشور ها را نا امید کرد و از طرفی با توجه با دور بودن رژیم اسرائیل از ایران کمک به ایجاد فتنه و ناامنی تقریبا از جانب اسرائیل سخت و غیر ممکن شده بود.

به همین دلیل تصمیم بر این شد که ابتدا ایران محاصره گردد و تمامی بازوهایش در منطقه (همچون حزب الله در لبنان و سوریه و حماس در غزه و دولت مالکی در عراق و...) قطع گردیده و بعد از محاصره کار ایران تمام میشود.

 

مراحل از بین بردن نفوذ ایران و عقیده استقلال طلبی

 

مرحله اول : از بین بردن شاهرگ حیاتی بازوهای مقاومت

 در اولین مرحله باید شاهرگ حیاتی احزاب پر قدرتی همچون حزب الله و حماس قطع میگردید و این شاهرگ حیاتی سوریه بود و با تقویت گروه های معارض و مسلح کردن اخوان المسلمین و ارسال نیرو و سلاح به داخل سوریه به دست مخالفان و ایجاد تزلزل در ارتش پر قدرت سوریه ، جنگی سخت و نفس گیر را در کوچه پس کوچه های سوریه رقم زد، و مثل غده ای سرطانی کم کم شهرهای بزرگ سوریه را تصاحب نمود.

 

 

 

مرحله دوم : فریب نیروهای همفکر در مسیر مقاومت

دومین مرحله جذب نیروهای هم فکر و هم مذهب با توجه به تشابهات عقیده ای بود که باید از این طریق حماس مجاب میشد که ایران گزینه خوبی برای کمک گرفتن نیست و افراد و کشورهای هم زبان و هم عقیده ای هم هستند که به مراتب از ایران بیشتر به سود فلسطینان میاندیشند ، در این اقدام با فریب دادن مردان مجاهد حماس آنها را علیه جبهه ی ایران و سوریه تحریک نمودند تا آنجایی که حماس دفتر خود را از دمشق به قطر منتقل نمود و در سفر امیر قطر به غزه این نمایش مضحک آخرین پرده ی خود را نیز به اجرا در آورد و امیر قطر با احداث منازل و مراکز صنعتی و تجاری تلاش کرد این تفکر را در مردم غزه رشد دهد که ایران به دست شما سلاح میدهد تا شما به جای ایرانیها کشته شوید ما به شما خانه و زندگی و شغل میدهیم تا زندگی کنید .

اوج خیانت در این ماجرا از جایی نمایان شد که امیر قطر در این سفر به هر یک از فرماندهان حماس و مسئولین دولت حماس خودکاری هدیه داد که در آن رادار های کوچکی تعبیه شده بود و به همین وسیله چند هفته بعد رژیم صهیونیستی توانست یکی از مهمترین فرماندهان حماس را در خودرویش ترور نماید.

 

مرحله سوم : ایجاد الگوی آزادی و استقلال به جای ایران برای مسلمانان

 

بعد از دو مرحله قبل حال نیاز بود  که الگوی تازه ای جایگزین ایران شود تا چشم امید مسلمانان به سمت آن خیره گردد ، بهترین گزینه ترکیه بود کشوری لائیک با رئیس جمهور و نخست وزیری به اصطلاح مسلمان که فقط از اسلام حجاب بر سر همسران خود گذاشتن را یاد گرفته اند ، کشوری که بعد از جنگ 22 روزه حماس در اجلاس دائوس نخست وزیرش ملعون رجب طیب اردوغان با نمایشی مصنوعی با نخست وزیر اسرائیل درگیری لفظی پیدا میکند این اولین قدم برای نشان دادن کشور انقلابی جدید بود که برداشته شد از آن پس رجب طیب اردوغان  که یک به اصطلاح سنی بود و موضع ضد اسرائیلی و بین حکام دیگر کشور های اسلامی شاجاعانه تر موضع گرفته بود در بین اعراب به عنوان یک استوره شناخته شد ، اما سوال اینجا بود که چرا پس از درگیری شدید لفظی سفارت اسرائیل تعطیل نشد چرا مراودات تعطیل نگردید چرا در داخل خود این کشور حجاب در مدارس آزاد نشد؟؟؟؟؟ و هزار سوال دیگر که نمایان کننده ی نقشه ی نمایش دائوس بود بعد از بیداری اسلامی با دعوت بزرگان کشور های عربی و همزمان با اجرای مهمترین و کثیف ترین نقش ترکیه در اتفاقات سوریه قرار بر این شد که در مراسمی ترکیه به عنوان رهبر آزادی بخش کشور های عربی و الگوی انقلاب ها شناخته شود.


مرحله چهارم : از بین بردن کشور های متحد ایران و بر هم زدن امنیت خط مقاومت

عراق به عنوان مهمترین و بزرگترین کشور متحد ایران از نظر جغرافیایست بعد از سقوط رژیم بعث و صدام حسین و روی کار آمدن دولت شیعی آقای مالکی و قدرت گرفتن شیعیان در عراق دو کشور عراق و ایران بیشتر به هم نزدیک شدند ایران تاکنون تلاش داشته با سرمایه گذاری اقتصادی و نظامی دولت عراق را به یکی از قدرت ها بزرگ مقاومت تبدیل کند ، از طرفی حکام عرب و اربابان غربیشان تلاش داشتند با القای تفاوت های مذهبی و قومی بین ایران و عراق و حتی در خود عراق اختلاف ایجاد کنند ، طارق الهاشمی معاون سابق رئیس جمهور عراق مجری اجرای طرح عربی-آمریکایی اختلاف در بین شیعیان و اهل تسنن عراق است و با بمب گذاری ها و عملیات های تروریستی سعی در تضعیف دولت آقای مالکی دارد، عراق را میتوان جزء آخرین تکه های این پازل دانست اگر سوریه سقوط کند ترکیه به عنوان بیس اصلی پروژه های غربی-عربی و اعراب خودفروخته با ایجاد ناامنی دولت عراق را ساقط خواهند کرد و طرفی میتوان گفت غرب ایران با رژیم صهیونیستی هم مرز خواهد شد حال به این معادله آذربایجان به عنوان پایگاه مستقیم رژیم صهیونیستی از شمال و پاکستان و افغانستان از شرق و کشور های عربی خودفروخته از جنوب و حاشیه خلیج فارس ایران را تحت محاصره شدید قرار خواهند داد.


 

اما تمامی این مراحل وابسته به  مقاومت نیروهای ارتش سوریه در برابر تروریست ها است ، و بر همه ی ما ایرانی ها واجب است که حداقل برای حفظ امنیت خودمان و  ناکام گذاشتن این پروژه ی شوم غربی - عربی -صهیونیستی از دولت و ارتش سوریه حمایت کنیم.


وَمَکَرُواْ وَمَکَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِین

 

نظرات 1 + ارسال نظر
saiberi1 دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:18 ب.ظ http://saiberi1.blogfa.com/profile

برادر من امنیت ایران = امنیت سوریه یعنی چه ، موضوع درستی نیست هیچ وقت امنیت ایران در دست کشورهای دیگری نبوده چون ایرن کشوری نیست که زیر چتر کشور دیگری برود موفق باشی

دوست عزیز کاش مطلب رو میخوندی کامل جریان رو توضیح داده بودم
منظور من این نبود که سوریه تضمین کننده ی امنیت ایرانه
بلکه امنیت کشوری مثل سوریه در منطقه با توجه به موقعیت استراتژیکیش و هم مرزی با کشورهایی همچون اسرائیل و ترکیه و از طرفی تصمیم تلاویو برای از بین بردن خطر ایران ، امنیت این کشور رو به عنوان کشور مانع کاملا برابر با امنیت ایران قرار میده.

یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد