قضیه مجید توکلی چادر به سر! را که یادتان هست؟
همان بنده خدایی که مثل بنیصدر برای فرار از معرکهای که ساخته بود، روسری و چادر به سر و با شمایل زنانه فرار کرد، اما مثل بنیصدر ملعون شانس نیاورد و...
شاید این فیلم را دیده باشید. [صوت فیلم]
تعدادی از سبزکها[ی خارج نشین!] در یک جلسه نهایتاً 40 - 50 نفره دور هم جمع شدهاند و برای اینکه آبروی رفته بعضیها را شاید کمی باز گردانند! حجاب پارتی مردانه راه انداختهاند!
یکی از مرد نمایان این فیلم کمدی! [شاهین جون!] روسری سبزی! را در دست گرفته و میگوید:
"...هیچ ناراحتی از اینکه عنوان زن را روی من بزان ندارم و با کمال میل و افتخار هم امتحان هم میکنم اینرو جلوی شما و قضاوت را به افکار عمومی میدم... من اینو سرم میزام و میبینم، افکار عمومی منو تحقیر میکنه یا تشویق میکنه؛ مرسی."
در این موقع سوت و کف فضای این اتاق 40 - 50 نفره را پر میکند و او پس از پوشیدن روسری میگوید:
"اگر دختر میشدم قیافم بهتر بود!"
و کمکم تعداد دیگری از این مرد نماها با روسری روی سن میروند و یکی از زنان سبزکی خطاب به شاهین میگوید:
"شاهین خیلی خوشگل شدی..."
من کاری به این حجاب پارتی مردانه! ندارم ولی توجه شما را به برخی کلمات "شاهین جون!" که با رنگ سبز مشخص شده و کلمات کلیدی زیر جلب میکنم.
جمعیت 40 - 50 نفره = افکار عمومی!
کف زدن 40 - 50 نفره = تشویق عمومی!
البته این بیچارهها تقصیری ندارند! وقتی استاد بزرگشان [مرد قانون و قانونمداری؛ میر حسین موسوی] 23<13 میبیند! نمیشود زیاد از اینها انتظاری داشت!
این جلبکهای سبز حاضرند به خفتهایی از این بدتر هم تن بدن .این که براشون چیزی نیست